دکتر نهال نفیسی، سخنران، در آغاز این نشست گفت: انسانشناسی علم، دانشی است که به تازگی در ایران مطرح شده؛ هرچند در غرب نیز تقریبا 30سال است که مباحث خود را به طور جدی ارائه کرده است.وی گفت: انسانشناسی اصولا با مطالعه فرهنگهای مادی افراد و جوامع، بیگانه نبوده است؛ به طوری که مثلا اشیا و معانیای را که در یک فرهنگ به آنها مربوط میشده، مانند مجسمه، داس، چکش یا حتیاکنون رایانه، مورد مطالعه قرار داده است، یا مثلا روشهای تولید دانش را در یک جامعه مطالعه کرده و مورد تحقیق قرار داده است.
اما از دهه1980 به بعد بود که انسانشناسی، رابطه میان فرهنگ و قدرت در چهرههای گوناگون آن نظیر قدرت نژادی، قدرت جنسیتی، قدرت ملی و... و نقش اینها در فرهنگ و شیوههای گوناگون معناسازی را پژوهش کرد.این محقق افزود: «مردمنگاری» نه صرفا یک روش کیفی بلکه خودش یک نظام معرفتی است که روشهای خاص خود را دارد و بر روایت یک مواجهه نزدیک با موضوع تحقیق تاکید میکند. مثلا، محقق بیان میکند که چگونه وارد یک قبیله یا یک آزمایشگاه شده و با چه موارد و رویدادها و افرادی مواجه شده. اما در انسانشناسی علم، تحقیق میشود که مثلا روشها و مبادلات کالا و دانش چگونه است، چه کسانی در آن شرکت دارند، مواد مورد نیازشان را از کجا تهیه میکنند، هزینهها را چه مرجعی میپردازد یا سیاستهای تحقیقات چگونه تامین میشود.
این پژوهشگر دانشگاه رایس آمریکا تصریح کرد: انسانشناسی علم همانند برخی از مکاتب جامعهشناسی معرفت، اصلا معتقد نیست که تولید معرفتها نسبیگرایانه است بلکه بر این اعتقاد است که وقتی میگوییم علم یک برساخته اجتماعی است، منظور این است که علم هم توسط جامعه علمی و هم جامعه بیرونیاش تولید میشود. دکتر نفیسی افزود: علم جامعهشناسی میکوشد تا تاثیر متغیرهای سیاسی و فرهنگی را بر علم «تبیین» کند اما هدف انسانشناسی علم، «تفسیر» است؛ انسانشناسی علم بررسی میکند که وسایل مختلف، روشها و نظریههای گوناگون به لحاظ فرهنگی دارای چه معنایی هستند.
جامعهشناسی علم گویی از علم فاصله میگیرد و آنگاه میکوشد توضیح و تبیین کند که کار علمی مورد نظر دارای چنین و چنان ارزشی بوده یا براساس سند و معیار بوده است اما مواجهه انسانشناسی علم با علوم مردمی است که در تولید محصول علمی نقشی توأمان مؤثر با دانشمندان دارند؛ مثلا فعالان اجتماعی نهادهای بهداشت و درمان یا پارلمان را تحت فشار قرار میدهند که تحقیقات خاصی، مثلا در مورد فلان بیماری بخصوص، انجام شود تا به سلامتی دستهای از بیماران کمک شود.این سخنران همچنین تاثیر سونوگرافی جنین را از نظرگاه انسانشناسی علم، چنین بررسی کرد: سونوگرافی در خصوص جنین، بحثهایی را در مورد نقش مادر در بارداری و زایش و همچنین حقوق و تکالیف او مطرح کرده است؛ مثلا اینکه آیا مادر و جنین 2موجود مستقلاند یا اینکه جنین بخشی از وجود مادر است و اگر نظر اخیر صحیح است، آیا مادر حقی نسبت به سقط جنین دارد یا نه؟
وی گفت: از سالهای 1960 به بعد، برخی جنبشهای اجتماعی در اروپا و آمریکا به وجود آمد که فمینیسم نیز جزو آنها بود. برخی حق زن برای سقط جنین را مطرح میکردند و در مقابل آنها، کسانی بودند که میگفتند این حق زن نیست، او مالک جنین نیست تا بتواند آن را سقط کند. وی افزود: بنابراین دستگاه سونوگرافی باعث طرح یک سلسله مباحث اجتماعی میشود. اما پرسش این است که چرا فرایند زایمان باید چنین اجتماعی شود در حالی که پیش از آن، در خانوادهها مطرح بوده است؟ این دستگاه، به گونهای، زن را نادیده میگیرد و مستقیما بر جنین تمرکز میکند؛ مثلا اگر قبلا زن بود که تجربههای بارداری و تجربههایش در مورد جنین خود را نقل میکرد، اکنون دیگر خود دستگاه سونوگرافی است که مستقیما جنین را مطالعه میکند. در نتیجه، جنین به عنوان یک شخص و فرد مستقل مطرح میشود و شخصیت حقوقی مییابد و لذا سقط آن میتواند جرم محسوب شود.
دکتر نفیسی گفت: یک گونه ارزیابی پزشکی در این موضوع نیز شکل گرفت که به ارزیابی محصولات و کالاها شباهت داشت؛ این مسئله مطرح شد که اینجا مرز حوزه خصوصی و عمومی کجاست؟ چه زمانی فرد و چه زمانی جامعه است که میتواند در مورد سقط جنین تصمیم بگیرد؟ اگر جنین بیمار بود، چه معیارها و چه بیماریهایی را میتوان مبنای سقط جنین قرار داد؟وی گفت: در آمریکا شرکتهایی هستند که عکسهای اولیه جنین را روی کارت پستال درج میکنند و والدین این کارتها را برای دوستان و آشنایانشان میفرستند و بدینوسیله مثلا اعلام میکنند که داریم دارای فرزند میشویم! لذا، در این فرایند، جنین صرفا جنین نیست بلکه مثلا اگر پسر است، عضو تیم بیسبال و... است.
او افزود: مقالهای منتشر شده است با موضوع تجربه و درمان ایدز که املی مارتین و دیگران آن را نگاشتهاند. این پژوهشگران انسانشناسی علم، به کادر درمانگر پیوستند و خواستار شدند که با بیماران مبتلا به ایدز گفتوگو کنند. اکثر سیاهپوستان فقیر که به این بیماری مبتلا بودند اظهار میداشتند که دولت عمدا میخواهد به ما آزار برساند و ما را از میان ببرد و بنابراین ویروس ایدز را در میان سیاهپوستان شایع کرده است. از آنجا که محلههای آنها به شدت تحت کنترل پلیس آمریکا بود، آنان حتی روند مواجهه سیستم ایمنی بدنشان با بیماری ایدز را در شباهت با مواجههشان با پلیس آمریکا تفسیر میکردند. مثلا اینکه ویروس به سیستم ایمنی ما حمله میکند و سربازان بدن ما میجنگند. املی مارتین این پرسش را مطرح میکند که چرا چنین تفسیری ارائه میشود؟ در حالی که میدانیم خیلی از باکتریها در بدن انسان زندگی میکنند و به گونهای برای بدن مفید هم هستند.
دکتر نفیسی گفت: خانم شارون تراویک (Sharon Traweek) مطالعهای انسانشناسانه را در خصوص نمودارها و جداول تحقیقی فیزیکدانان انجام داده است و درصدد بوده تا دریابد چرا اینگونه تصویرپردازی اینقدر برای فیزیکدانان جذاب است و چه عوامل زیباییشناسانه یا چه عقلانیتی آن را توجیه میکند؟ چرا فیزیکدانان علاقهمندند که اطلاعات خویش را جعبهجعبه و طبقهبندی شده ارائه دهند؟ این محقق، این روند را با نگرشی که به ویژه پس از رنسانس در غرب پیدا شده دارای شباهت دانسته و حتی نمونههایی از معماری و آرایش باغها در آن زمان را مورد بررسی قرار داده است؛ یعنی این را که رفتهرفته در غرب، تفکر مبتنی بر طبقهبندی و در قالب نمودار و جدول به اشیا و امور نگریستن، ظهور کرده است